زن که باشی...
همه ی دیوانگی های عالم را بلدی،
میتوانی زیر لب ترانه بخوانی و آشپزی کنی...
میتوانی جلوی آینه موهایت را شانه کنی
و حس کنی نگاهش را
میتوانی ساعتها به امید گره خوردن شال دور گردنش،
ببافی و در هر رج بوسه بکاری
برای روزهای مبادا که کنارش نیستی...
زن که باشی باید صبور باشی مدارا کنی
و با همه ی بغض ات لبخند بزنی
زن که باشی...
هزار بار هم که بگوید:دوستت دارد...
بازهم خواهی پرسی:دوستم داری؟؟؟
و ته دلت همیشه خواهد لرزید...
زن که باشی هرچقدرهم که زیبا باشی
نگران زیباترهایی میشوی که شاید عاشقش شوند...
زن که باشی هروقت که صدایت میکند:خوشگلم...
خدا را شکر میکنی که درچشمان او زیبایی
دست خودت نیست،
زن که باشی...
همه ی دیوانگی های عالم را بلدی...
نظرات شما عزیزان: